فرمانده کیجا
- احد قربانی دهناری
او را شکنجه کردند. پاهایش چرکی شد. شکنجه کردند. تجاوز کردند. آنقدر به سر و صورتش زدند دیگر چشمش نمی دید. پاسدارها به او تجاوز کردند ولی به او دست نمی زدند. یک سر چوبی را را می گرفتند و سر دیگر را به دست نسرین می دادند و او را از اتاق شکنجه به اتاق باز جوئی راهنمائی می کردند.