پس عدم گردم عدم چون ارغنون، گویدم انّا الیه راجعون
دکتر تابنده از شخصیتهای صلحطلب و باورمند به حقوق بشر درگذشت. از او نوشته هایی در زمینه صلح و حقوق بشر برجای مانده و در سال ۱۳۵۶ بهمراه جمعی از شخصیتهای فرهنگی وسیاسی ازجمله بازرگان و سحابی«جمعیت دفاع از آزادی وحاکمیت ملت ایران» راتاسیس کردند.درگذشت ایشان را به همه دروایش وبویژه بندیان آنها تسلیت وتعزیت میگویم.
عمادالدین باقی
دکتر تابنده از شخصیتهای صلحطلب و باورمند به حقوق بشر درگذشت. از او نوشته هایی در زمینه صلح و حقوق بشر برجای مانده و در سال ۱۳۵۶ بهمراه جمعی از شخصیتهای فرهنگی وسیاسی ازجمله بازرگان و سحابی«جمعیت دفاع از آزادی وحاکمیت ملت ایران» راتاسیس کردند.درگذشت ایشان را به همه دروایش وبویژه بندیان آنها تسلیت وتعزیت میگویم.
تاریخ صوفیگری و درویشی در ایران داستان پرحادثه ای است. ستیزه های متشرعه و متصوفه و اینکه هر کدام چه نقشی درتاریخ اندیشه و فرهنگ داشتهاند حکایتی اندیشیدنی دارد. همانسان که متشرعه در نهادینه کردن قانون سهم داشته اند متصوفه نیز در ساختن تمدن ایرانی و اسلامی و آموزه های بلند عرفانی و اخلاقی آن نقش بسزایی داشته اند اما مهم اینست که در دو سده اخیر همزیستی میان این نحله ها بگونهای بود که دیگر برآیند نیروها را صفر نمیکرد و این دو در عرصه اجتماعی کار خویش را میکردند و هر دو میتوانستند سودمندیهایی را برای جامعه داشته باشند اما این سودمندیها مادامی است که هر دو دور از قدرت سیاسی و سودای تصرف قدرت باشند. از اوایل دهه هشتاد اما جریان مشکوکی ستیز با دراویش را آغاز کرد. با وجود اینکه دراویش همواره کوشیدند در چارچوب قانون و البته بیشتر باتمایل به اصلاح طلبی حضور داشته باشند اما جریانی که هر نیروی اجتماعی غیر همسو با خود را مزاحم میدید روند حذف و سرکوب را پیوسته دنبال کرد و سرانجام دو سال پیش به حوادث خونین خیابان گلستان در حوالی منزل قطب دراویش، مرحوم تابنده انجامید و دو مأمور جان باخته و تعداد زیادی از دراویش مصدوم و بازداشت شدند و به حبسهای سنگین محکوم گردیدند. از آن پس دکتر تابنده در محدودیت رفت و آمد و ملاقات بود. در فروردین ۱۳۹۸ که اندک گشایشی حاصل شد به اتفاق جناب آقای خلیلی از وکلای گرانقدر برای دیدار با دکتر تابنده رفتیم. محبت ها و مهرورزی ایشان خاطره ای ماندگار شد. خاطره های گوناگونی از دورانی که ایشان قاضی بود و دوران وکالت زندانیان سیاسی سالهای پیش ازانقلاب، خاطراتی ازآیت الله منتظری و امیرانتظام و… را بیان میکردند که حاکی از هوش و حافظه ای شگرف در دوران کهولت سن بود.
گرچه برخی از آداب دراویش چون دستبوسیِ قطب، ممکنست مقبول دیگران نباشد و مطلوب نگارنده نیز نیست، اما این آداب جزو مرام درویشی ست و مادامیکه بدور از قدرت و سیاست باشد در محدوده باورمندانش در خور ملامت نیست اما وقتیکه این منش با قدرت پیوند بخورد خطرناک میشود و دراویش نیز جز زمانی که برای بقای خویش ناگزیر از کنش سیاسی بوده اند هیچگاه مدعی تصرف قدرت و سیاست نبوده و سیر و سلوک معنوی را پیشه خویش میدانند.
روح این راحلِ تابنده شاد