شکست عشقی انگیزه نقشههای شیطانی پسر شرور
0
برایم فرقی نداشت. در خیابانهای قیطریه پرسه میزدم و با دیدن دختر یا زن جوانی که منتظر ماشین بودند آنها را بهعنوان مسافر سوار میکردم. اما بعد از طی مسافتی، مسیرم را تغییر میدادم و وارد خیابان خلوتی میشدم. با چاقو یا پیچ گوشتی آنها را تهدید میکردم و بعد از آزار و اذیت و سرقت وسایلشان، آنها را از ماشین به بیرون پرتاب میکردم.